قسمت هایی از متن نمایشنامه ی ( قصه ی مرگ ماهان)
نزار :
ماهان اصلاًً من رو نمی شناخت ! برای منظر به خاطر رابطه ش با ماهان مشکل درست شده بود ، من به یکی از دوستای ماهان گفتم می تونم مشکلش رو با پول و پارتی حل کنم ، ماهان هم ترتیبی داد که منظر رو ببینم …. اون موقع خیلی با هم خوب بودند …. منظر رو که دیدم ، همه نقشه هام عوض شد …. فکر نمی کردم اینقدر زن ِ پاکی باشه ! با آقا تماس گرفتم ، ناراحت نشی ؟ یه آقای دیگه ، شما نه ! گفت تا این دختره با صبوریه ، تو این وضعیت آب خوش از گلوش پائین نمی ره ! …. به منظر چیزی نگفتم ولی پیغام فرستادم برای ماهان ؛ که منظر یا باید به کارش بچسبه یا به تو …. ماهان هم بعد یه مدّت پیغام فرستاد ، من مشکل ِ خودم رو حل کردم ، شما هم مشکل ِ کاری منظر رو درست کن ! من نفهمیدم منظورش چیه ؟ با منظر تماس گرفتم ؛ فهمیدم ماهان باهاش بهم زده …. بدون این که چیزی بهش بگه ، بدون خداحافظی گذاشته بود رفته بود ! باورت می شه ؟!
……………………………………………………………………………………………………..
راستش تو هیچ وقت نگفتی ! همین من رو می ترسوند ! هیچ وقت احساس امنیت نکردم ، همیشه فکر می کردم من و تو سه نفریم ! اون همیشه بین ما بود ! هر وقت با هم تنها بودیم ، یه طوری نگام می کردی که احساس می کردم هنوز دوست داری ، همیشه دوست داشتی ، اون به جای من بود ! می دونی چند بار به من گفتی ماهان ؟! الان هم مطمئنم ، دوست داشتی من جای اون توی قبر خوابیده بودم ! ببخشید من الان گیج و تلخم ، اصلاً نمی دونم چی دارم می گم ، فقط می خوام کاری نکنم که وضع از این بدتر بشه !
( تکه ای از نمایشنامه : ” قصه ی مرگ ماهان ” )
کی این مسئولیت سخت رو روی ِ دوش شما گذاشته ؟ کی شما رو انتخاب کرده ؟ کجا ؟ کِی جامعه از شما خواسته بیماری اش را علاج کنید ؟! اصلاً این قابلیت رو کی در شما تشخیص داده ؟ کی به شما گفته از دیگران بهترید ؟ شما از کجا می دونید بهتر از من یا هر کس دیگه ای ، این جامعه ِ مریض ، به قول شما رو، می تونید درمان کنید ؟ نمی دونم ، از کجا اینقدر مطمئنید درد این جامعه شما نیستید ؟ یا حداقل شیوه درمانتون غلط نیست ؟ بذارید لااقل از یه چیز مطمئن تون کنم ، فرق ِ من وشما در انتخاب راهِ سخت و آسون نیست ؛ من وشما اصلاً همکار نیستیم !
( تکه ای از نمایشنامه ” قصه ی مرگ ماهان ” )
……………………………………………………………………………………………………..
منظر :
مگه تو هم می میری ؟! باورم نمیشه !…. خدایا این جنازه کیه ؟ …. ماهان کجائی ؟ …. این شوخیت اصلاً خنده دار نیست ! وقتی بهم گفتند بیام اینجا شناسایی جسد ؛ چند بار ازشون پرسیدم مطمئن اند با من کار دارند ؟ گفتند آره . با من کار داشتند .. هیچ وقت هیچ کس با من کار نداشت ولی اونا با من کار داشتند …. پرسیدم جسد ِ کیه ؟ گفتند شما باید به ما بگید … پرسیدم زنه یا مرده ؟ پیره یا جوونه ؟ … گفتند تشریف بیارید ، می فهمید … لحنشون خیلی مؤدبانه بود …. خیلی …. نمی دونم چرا وقتی کسی ؛ هر کسی ، مؤدبانه چیزی رو ازم بخواد نمی تونم ، نه بگم ! تو که اخلاق منو می دونی ، می دونم ، مطمئنم اگه الان می تونستی بگی یا من می تونستم بشنوم ، می گفتی من مهر طلب شدم ! این قدر که اگه با همون لحن ازم می خواستند خودم جنازه بشم حتماً قبول می کردم !
ماهی کجائی ؟! این جا خیلی سرده من هم خیلی تنهام ؛ ماهی بیا منو از اینجا ببر بیرون … خیلی سرده ….خسته ام ، خیلی خیلی خسته ام ….
( تکه ای از نمایشنامه ” قصه ی مرگ ماهان ” )
…………………………………………………………………………………………………….
اخبار نمایش:
نمایش قصهی مرگ ماهان در بابلسر
نمایش «قصهی مرگ ماهان» به کارگردانی عباس ابوالحسنی در بابلسر اجرا میشود. به گزارش روابط عمومی گروه تئاتر صحنه، این نمایش نوشتهی علیرضا توانا است؛ و دربارهی (منظر) بازیگر مشهور سینما است که برای شناسایی و تأیید هویت ماهان- نامزد سابقاش- به سردخانه فرا خوانده میشود. رویارویی منظر با چهره و جسد مردی که گلوله او را بینام کرده است. همزمان به افکار و تلاش جدی او برای یافتن ردّی از ماهان میانجامد در این جستوجو «منظر» تنها نیست، کسانی در پیرامون او هستند که به شکل آشکار و پنهان همراهیاش میکنند. افرادی که به دلایلی متفاوت به دنبال نشانی از «ماهان» میگردند. هر چند تمامی شواهد بر مرگ ماهان دلالت میکند، ولی «منظر» قصهی مرگ ماهان را باور ندارد و…
مینو طوسی، محمد رشیدا، مائده رجبعلیان، آرمان سلطانزاده و سیدهاتف حسینی بازیگران این نمایش هستند.
سایر عوامل این نمایش عبارتاند از:
گروه کارگردانی: دستیار کارگردان: طراوت رحیمی، مدیر صحنه: سعیده جعفری، منشی صحنه: آتنا یوسفزاده
گروه صحنهآرایی: طراح صحنه: مهدی سماکوش (اجرا: مجید پوراسماعیل، جواد عابدینیفر)، طراح لباس: سپیده زینالعابدینی (اجرا: محوانه آقاجانی)، طراح نور: مصطفی مکبری، اجرا: محمد گلمحمدنیا، موسیقی: روزبه فلاح، طراح چهرهپردازی: مونا احمدی (اجرا: مریم جباری، حمید ابوالحسنی)
گروه تولید: مدیر تولید: محمد زینالعابدینی، هماهنگی و تولید: ایمان فلاحتپیشه، محمد گلمحمدنیا، محمود افشون، سیاوش راستگو، محمدرضا سجادی، مونا احمدی، حسین زینالعابدینی
گروه روابط عمومی و تبلیغات: مدیر روابط عمومی: سعید زینالعابدینی، مدیر نمایشگاه: رحیم مولائیان، طراحی پوستر و بروشور: حامد بارئیطبری، امور رسانهای و نشریه: سیدعلی رکنی، عکس: محسن غلامی، کیوان سعیدیزند، ساجده زینالعابدینی، تصویر و ضبط تلویزیونی: رضا چرمزاده، تقی اسفندیار، سالار حسینپور، حمید محمدیحاجی، امور مشارکتها: زینب فیضبخش، تبلیغات: سعید قلیپور، علیاکبر لاریمی، معز حسینی
«قصهی مرگ ماهان» توسط گروه تئاتر صحنه، به دعوت و حمایت شورای مشورتی تئاتر ادارهی فرهنگ ارشاد اسلامی بابلسر و فریدونکنار و کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهرستانهای بابل و بابلسر از 14 اردیبهشت تا 12 خرداد، ساعت 18 در مجتمع فرهنگی هنری ارشاد (بابلسر، بلوار طالقانی، بعد از پل فلزی دوم، روبهروی پارک شورا) اجرا میشود.
شایان ذکر است کتاب «قصهی مرگ ماهان» نیز به تازگی از سوی انتشارات نمایش منتشر شده است و در 25 نمایشگاه بینالمللی کتاب عرضه خواهد شد.
……………………………………………………………………………………………………………………………..
خلاصه:
قصه ی مرگ ماهان ”
“منظر”، بازیگر مشهور سینما، برای شناسایی و تائید هویّت “ماهان”، به سردخانه فراخوانده می شود . رویارویی منظر با چهره و جسد ِ مردی که گلوله او را بی نام کرده است ، هم زمان به انکار و تلاش جدی او برای یافتن ردّی از “ماهان” می انجامد . در این جستجو “منظر” تنها نیست ، کسانی در پیرامون او هستند که به شکل آشکار و پنهان همراهی اش می کنند ؛ افرادی که به دلایلی متفاوت ، به دنبال ِ نشانی از “ماهان” می گردند . هر چند تمامی شواهد بر مرگ “ماهان” دلالت می کنند ” قصه ی مرگ ماهان را باور ندارد و…
…………………………………………………………………………………………………….