دکتر امیر حدادی مدرس و استادِ ادبیات زبان انگلیسی
چراغ ها به تدریج روشن می شوند و زن و شوهری را از تاریکی گمراهی یی که همیشه در آن زندگی کرده بودند خارج می کنند. دختر، که ابتدا خونسرد به نظر می رسد، خنده و لبخند هایی تلخ می زند، و داستان آغاز می شود. فلش بکی به همه ی خاطرات خوب و بد غالب بر ماجرایی است که به نظر می رسد زن و شوهر را تا به این لحظه تعقیب کرده؛ حتا تا به این لحظه که آنان دیگر…
داستان مخاطبان را به قلب یک عاشقانه ی بسیار حساس می کشد که همواره زندگی این زوج را در بر گرفته. نویسنده به نحوی بسیار خوشایند درگیری ازلی بین میل به توفیق شخصی و مشارکت اجتماعی را ترسیم کرده است. کارگردان این اثر فوق العاده این فلسفه را هوشمندانه به صحنه برده. دختر و پسر بازیگر این نمایش، بازیگرانی حرفه یی و پر انرژی، یک بازی بسیار دوست داشتنی و واقعی را نمایش می دهند که مخاطبان را در لبه صندلی های خود میخ کوب می کند.
به نظر من، متن این نمایش فوق العاده است؛ نه تنها از دیدگاه دراماتیک، بلکه از دیدگاه زبان شناختی.
تماشای این اثر را به هر فردی که مایل به داشتن شبی به یاد ماندنی با غرق شدن در یک ساعت نمایش فلسفی و کسب تجربه ی یک عمر است توصیه می شود.
تشکر فراوان از همه کسانی که “چاه” را چنین فوق العاده ساخته اند.