نوشته ی علیرضا توانا (شاعر ،کارگردان و نویسنده )
این نمایش پیش از این در سال 1389 به کارگردانی سعید زین العابدینی با حضور بازیگرانی چون (آرمان سلطان زاده و مریم پاکذات)در خانه ی کوچک نمایش در تهران بروی صحنه رفته است.
این نمایش در بهمن و اسفند 96 با دو زبان به کارگردانی عباس ابوالحسنی و با حضور بازیگرانی چون ( محسن خسروی پور, اهورا گل عموپور و افسون نامداری) در تماشاخانه ی ابوالحسنی اجرا شد.
خرید و رزرو بلیط
خلاصه نمایشنامه
روایتیست از عشقی زمینی؛زن و مرد،هر دو به تئاتر میرفتهاند، به تماشای نمایش <هملت>، شخصیت محبوب مرد.ولی او به جای تماشای تئاتر، تمام 2 ساعت اجرا را به زنی نگاه میکند که در ردیف جلویی نشسته است و از همان لحظه نخست، نخستینبار دیدار، عاشقش میشود. زن نیز این عشق را پس نمیزند. به گرمی میپذیرد با مرد همراه میشود و کمی بعدتر،اعتراف میکند عاشق کسی است که با چشمان هملت به او خیره شده بود. دریغ از اینکه چه سرنوشت شومی اما در انتظار آنهاست.…
قسمت هایی از دیالوگ
مریم: ( می خندد) من فقط یک نفر را یادم میاد که حسابی می لرزید!
خلیل: هنوز خوب نشده بودم، آمدم که بگم دوستت دارم !
مریم: چرا نگفتی؟
خلیل: لرزش دندان هام نگذاشت!
…………………………………………………………………………………………………………………………………
مریم:بازم بگو…
خلیل: باشه، باشه، من دو ساعت نمایش را داشتم به تو نگاه می کردم!
مریم : قشنگ بودم؟
خلیل:خیلی…
مریم: جوان بودم… تو عاشق من شدی!
خلیل: آره، ولی یک طرفه نبود!
مریم:من آنشب پیش خودم می گفتم، چرا این دست بردار نیست!
خلیل: ناراحت می شدی نگاهت می کردم؟
مریم:راستش وقتی یواشکی برمیگشتم و می دیدم حواست به من نیست
ناراحت می شدم!
گالری اجرا و تمرین نمایش چاه در تماشاخانه ابوالحسنی بهمن 1396 – بابل